نماز جمعه هر هفته به یاد یک شهید(شهید جبار دارایی)+زندگینامه_پیام شهید
نماز جمعه هر هفته به یاد یک شهید(شهید جبار دارایی)+زندگینامه_پیام شهید
راي اخذ فنون نظامي راهي زاهدان شد ، تا اينكه دوره ضرورت آموزشي را كه بعد از سه ماه طول كشيد به انجام رسانيد.

نام شهید: جبار دارایی

نام پدر: علی

تاریخ تولد: ۱۳۴۵

محل تولد: ده قاضی

تاریخ شهادت:۶۷/۳/۲

محل شهادت: سومار

زیارتگاه : روستای مورخانی

زندگینامه

بسم رب الشهدا و الصديقين

اَلّهم اجعلنا مِنَ الطالبين بِدَم المَقتول بكربلا . خداوندا ما را از خون خواهان كشته كربلا قرار بده .

كه چه زيباست اين جانبازي در راه او كه زير شمشير غمش رقص كنان بايد رفت .

شهيد قهرمان جبار دارايي در سال ۱۳۴۵ در روستاي باقله دان ديده به جهان گشود و از همان بدو تولد خصوصيات بارزي در او وجود داشت كه در هيچ يك از برادرانش وجود نداشت و در خانواده اي تربيت يافت كه آخر زندگي او با شهادت به پايان رسيد شهادتي را كه آرزوي صالحين و صادقين مي باشد و خانواده آنها خانواده اي وابسته به نظام جمهوري اسلامي و خانواده اي مذهبي بودند كه نسبت به انجام واجبات و ترك محرمات در بين مردم معروفيت دارند و بعد از سپري كردن دوران كودكي خانواده آنها به سردسير كوچ كردند و تابستان و زمستان در سردسير ماندند. شهيد بزرگوار كه در دوران نوجواني به كار و كوشش مشغول بود.

اگرچه وضعيت براي تحصيل كردن نبود ولي به اندازه درك و بينايي آن بزرگوار موضوعات انقلاب اسلامي را قبول مي كرد و به آنها وابسته بود و در همان دوران نوجواني صداقت و برادري در وجود او نمايان بود و علاقه فراواني به جبهه و جهاد داشت وقتي كه هنوز به سن سربازي نرسيده بود می خواست  از طريق نيروهاي نظامي يا حوزه نظام وظيفه عمومي به خدمت اعزام شود .

ولي از شهيد ممانعت بعمل آمدکه نرود. ايمان و اخلاص دروني او اجازه نداد كه جلوي اين ممانعت ها را بگيرد .در دوران پيش از خدمت او نان و نفقه خانواده را تأمين مي كرد .به پايگاه ديشموك مراجعه كرد. او را براي گرفتن دفترچه آماده به خدمت به گروهان لنده معرفي كردند.

براي اخذ فنون نظامي راهي زاهدان شد ، تا اينكه دوره ضرورت آموزشي را كه بعد از سه ماه طول كشيد به انجام رسانيد و بعد از به اتمام رسيدن دوره آموزشي ۷ روز به او مرخصي دادند كه براي ديدار از خانواده و دوستان آمد و اين اولين و آخرين مرخصي بود كه ايشان دريافت كرده از دوره خدمت و بعد از به اتمام رسيدن مرخصي به سوي جايگاه خود رفت و او را به منطقه سومار اعزام كردند.

وقتي كه در حين خدمت بوده از مرخصي استفاده نكرده و چون عاشق و تشنه شهادت بود و همچون گمشده اي به دنبال آن مي گشت و آرزويش بود بعد از گذشتن دو ماه از خدمت او در سومار كه يكي از مناطق عملياتي با دشمن بود بوسيله تير مستقيم به سينه و تركش خمپاره به سر و گردن به درجه رفيع شهادت نائل آمد.

روحش شاد و راهش پررهرو باد .