به گزارش خبر دیشموک، حنان سالمی: در حالی که بدحجابیِ نسلهای جدید، چهرهی متفاوتی از جامعه امروز ما ساخته و مسیحهای علینژاد را با ادعای نجات و هویتبخشی به زنان و دخترانِ در بند حجاب برای فتنهانگیزی جرئت داده، اینبار تقابلی خطرناکتر از اختلافات بین بدحجابها با محجبهها، آن هم در میان چادریهایی شکل گرفته که چه بسا بیشتر از منافیان حجاب، ایدئولوژی حجاب را به چالش کشیدهاند تا به باورهایی دینی اما در خور ذائقهی رسانهها و با سلیقهی امروزی برسند.
فاطمه که اصرار دارد او را «آپامه» صدا بزنم و حتی وقتی گفتوگو کمی پیش میرود تاکید میکند که این اسم در گزارش قید شود، دختر جوانی از گروه همین چادریهای مُد روز است که البته ترجیح میدهد با لفظ «به روز» از آنها نام ببریم، او که دانشجوی کارشناسی ارشد روانشناسی است معتقد است با حجاب هم میتوان زیبا بود و نباید مثل چادریهای اُمُّل دافعه ایجاد کرد.
آپامه یک عبای براق عربی پوشیده که آستینهای آن با سنگهای زینتی و پولکهای ریز و درشت تزئین شده است، مژه مصنوعی کاشته و رژلب جیغ قرمز رنگی به لب دارد، گفتوگو را از تغییر اسمش آغاز میکنم، میخندد: «میدانید، شما همین الآن که در محوطهی دانشگاه نشستهایم یک مقدار صدایتان را بلند کنید و اسم فاطمه را صدا بزنید، خب خواهید دید که حداقل پنج دختر به طرفتان برمیگردند چون اسمشان فاطمه است.
ببینید این اسم بخشی از اعتقادات من و خانوادهی من است و برایم محترم میباشد اما ترجیح میدهم اسمِ خاص خودم را داشته باشم، به خاطر همین از وقتی آمدم دانشگاه، خودم را آپامه معرفی کردم و خیلی هم از انتخابم راضی هستم.»
_معنی آپامه چیست؟
پاهایش را روی هم انداخت و صدایش را بلندتر کرد: «یعنی دختر خوش آب و رنگ» نگاهش کردم: «به نظرت این اسم، با توجه به معنایی که دارد آیا برای دختری محجبه میتواند انتخاب مناسبی باشد؟» سرش را به نشان تایید چند باری تکان داد: «اتفاقا یکی از اساتید هم این سوال را از من پرسید؛ اجازه بدهید من همان سوالی را که از استادم پرسیدم از شما هم بپرسم: «به نظرتان آیا وقتش نرسیده که تحجر و تعصب را کنار بگذاریم؟» باور کنید عصر حُجره و طلبگی تمام شده؛ خود امام صادق (ع) گفتهاند «کونوا لنا زیناً و لا تکونوا لنا شینا» خب ما چطور میتوانیم با ظاهرِ به هم ریخته و اسمهای تکراری، جاذبهای برای دین و حجاب داشته باشیم؟ کیست که دلش بخواهد با یک خانم سرتاسر پیچیده به چادر مشکی همکلام شود؟ اما وقتی یک دختر همسنم ببیند من با وجود چادر، یک آرایش ملایم دارم، اسم خاص دارم، فکرم را به خودش نزدیک میبیند و به من نزدیک میشود و تاثیر میپذیرد، آنوقت است که میشویم همانی که امام صادق (ع) خواستند، یعنی جذب حداکثری!»
_فاطمه جان! به حدیثی از امام صادق (ع) درباره توقعی که از شیعیانشان دارند اشاره کردی که البته شرایطی دارد و تفسیرش از حوصله بحث خارج است و کلا با آن برداشت تو فرق دارد، اما ایشان در حدیث دیگری خطاب به من و تو میفرمایند: «در مورد زینتهایی که جایز است زن در مقابل نامحرم ظاهر کند، صورت و کف دو دست است.» به نظرت رنگ رژلب و شلوار نود سانتی و پابندت زیر چادر، شرایط این حدیث را پوشش میدهد؟
خودش را سرگرم گوشی میکند، بعد با خنده به شانهام میزند: «من گفتم یا گشت ارشادید یا ستاد امر به معروف؛ پس الکی بود گفتید خبرنگارید؟ بله؟ بابا خواهر، ما هم از شماییم، تقبل الله!»
حجاب شیک
مسئلهای که تقابل بین چادریهای مد روز با چادریهای سنتی را دو چندان میکند، تلاش برای شیکپوشی است؛ گروه اول معتقد است «خداوند زیباست و زیباییها را دوست دارد و اگر با حجابی زیبا توانستیم دیگران را جذب کنیم این برگ برندهی محجبهها و اسلامست» اما گروه دوم استدلال دیگری دارد و میگوید: «حجاب یعنی پوشش و اگر لباس ما_هرچند چادر یا روسری بلند هم باشد_جذابیتی غالب بر پوشانندگی داشته باشد هیچ تفاوتی با بیحجابی و بدحجابی نخواهد داشت و چه بسا از آن نیز بدتر خواهد بود»
مرضیه حزباوی که فارغ التحصیل طراحی دوخت و لباس، از فعالین دغدغهمند این عرصه و همچنین طلبهی حوزه علمیه است نگاه متفاوتی به مسئله دارد، او میگوید: «برای این مسئله دو مورد هست، یکی اینکه در اصل، خوشتیپ بودن و مرتب بودن از زمان پیامبر (ص) بوده، ایشان به خودشان گلاب میزدند و توصیههای فراوانی برای رسیدگی به ظاهر داشتند، یک جستوجوی کوچک در اینترنت کافیست تا با تعداد بیشماری از احادیث درباره بهداشت و پوشش روبهرو شوید.
حتی امام خمینی (ره) غالبا لباس سفید میپوشیدند و یکی از دلایل لباس سفید پوشیدن این است که سریع متوجه کثیفی لباس میشوید، شاید عجیب باشد اما امام (ره) علاوه بر لباسهای رو، لباسهای زیر را نیز اتو میکشیدند؛ پس عملا یعنی هیچ منافاتی ندارد که آدم خوشتیپ و خوشپوش باشد، مرتب باشد، منظم باشد، حجاب هم داشته باشد اما از طرفی دیگر، این مسئلهی آرایش به همراه حجاب و کفش جیغ همراه با حجاب پیش میآید.
ببینید حجاب دلیل دارد و یکی از دلایل آن حفظ حیا و عفت شخص است، جلب توجه نکند، خب آدم برای اینها حجاب میکند، یعنی عمدهی حجاب برای این مسائل است که حیا و عفتت را حفظ کن تا جلب توجه نکنی، اما آیا وقتی شما کفش قرمز جیغ میپوشی، تیپ زرد فسفری زیر چادر میزنی، آنقدر به خودت عطر میزنی که وقتی رد میشوی همه محو عطرت میشوند خب عملا قصدت از حجاب را از بین بردهای، یعنی تو حجاب کردی که اینها را بپوشانی حالا نه، ماجرا برعکس شده، تو حجابت را ناقص کردی، حالا میخواهی چند نفر را هم جذب کنی! این جذب، در حقیقت جذب اشتباهیست؛ چه فرقی میکند این فرد چادر سرش باشد یا نباشد، وقتی چادر، آن پوشانندگی را ندارد، وقتی جلب توجه میکند از صدها بیحجابی هم زنندهتر است.
این نظر من است که البته باز هم قابل بحث و بررسیست ولی در مجموع آدم میتواند خوشپوش باشد، خوشبو باشد، مرتب باشد اما حجاب درستی نیز بر تنش باشد.»
مگر خودت زشتی؟
این کارشناس طراحی دوخت و لباس صحبتش را با سوال جذابی اینگونه ادامه میدهد: «آرایش به همراه چادر بیمعناست و این آن را و آن این را نقض و نفی میکند اما سوال این است که مگر خودت زشتی که آرایش میکنی؟ حالا شاید بگویند دلمان تنوع میخواهد، خب کسی مانعت نشده، دوست داری؟ توی خانه آرایش کن اما خواهشا چادر و آرایش را با هم جمع نکن.
و یا کیفها، تنوع بسیار است، بعضی کیفها مجلسیاند و ما قبول داریم که مثلا میخواهی به جشن عروسی یا شادی بروی، خب اصل این است که شخص، کیف و کفش مجلسی بپوشد اما یک سری راهکارها وجود دارد، چون گفتوگو درباره چادریهاست میگویم، مثلا در رابطه با کفش، شمای محجبهی چادری با کفش ساده میروی اما وقتی به مجلس زنانه رسیدی آن کفش مجلسی را بپوش، کیف مجلسی، روسری روشن، لباس روشنت را در مجلس عوض کن و بگذار همه این تقید تو به ایدئولوژیات، به اعتقاداتت را ببینند، البته اگر حجاب درست برایت مهم است، اگر جذب دیگران به اسلام و حجاب برایت اولویت شده اما اگر شما خانم چادری که ادعای حجاب داری، مانند بقیه با کفش قرمز براق و چادر، تمام خیابان روبهروی تالار عروسی را رد شوی، هزاران هزار بار از بدحجابها و حتی بیحجابها بدتر رفتار کردهای چون خودت به انتخابت احترام نگذاشتهای و این باور را با رفتارت به دیگران انتقال میدهی که من هم خدا را میخواهم هم خرما را!»
حجاب مردان!
حجت الاسلام مسعود عالی که از اساتید اخلاق میباشد در رابطه با اهمیت حجاب کامل در جهان معاصر و تاریخچه آن میگوید: «در این زمانی که ما در آن زندگی میکنیم، در جهان معاصر، شاید مهمترین نشانه دینداری، حجاب باشد؛ شما الآن فرض کنید در کشوری اروپایی هستید و به یکی از خیابانها رفتهاید و ظاهر آدمها مشابه است اما تنها یک چیز است که اگر ببینید، بدون اینکه کسی حرفی بزند متوجه میشوید که مسلمان است یا غیرمسلمان و آن راه رفتن یک خانم محجبه در پیادهروی آن خیابان است.
اینکه من تا به این اندازه بر جهان معاصر تاکید میکنم به این دلیل است که اگر شما به ۱۵۰ سال پیش و یا به گذشته بازگردید، نه تنها در کشورهای مسلمان، بلکه حتی در کشورهای مسیحی و یهودی نیز حجاب را خواهید دید، کشورهایی که مسلمان نبودند اما حجابشان بسیار قرص و محکم بود؛ اصلا باز هم مقداری در تاریخ عقبتر بروید، در تمدنهای یونان باستان، هند باستان، مصر باستان، ایرانِ قبل از اسلام، شما ببینید تاریخ را، در تمام این تمدنها، حتی مرد هم پوششی مناسب داشت، زن که دیگر با توجه به حجب و حیای ذاتیاش جای خود را دارد.»
حجابی به قدمت لباس
استاد عالی پس از اشاره به نوع حجاب پیشینیان ، افزود: «لباس را در گذشته ببینید؛ بلند، بدنپوش و گشاد بود. خیلی معذرت میخواهم، این لباسی که بر تن ما روحانیون است، مثل یک کت بلند میماند، این لباس تا قبل از آمدن کت و شلوار به ایران، لباس مردم بود.
سریال «دلیران تنگستان» را تلویزیون ما چند مرتبه پخش کرد و انصافا هم سریال ارزشمندی بود که مقاومت تنگستانیهای بوشهر و رئیسعلی دلواری را در برابر اشغال انگلیسیها در ایران نشان میداد، شما این فیلم را ببینید، همه از این قباها تنشان بود، یعنی مردم معمولی، کشاورزها؛ همین الآن در بعضی شهرها و روستاهای خراسان و یزد بروید، پیرمرد کشاورز را میبینید کتی پوشیده که تا سر زانویش است، یا سرش پوشیده است، خب این برای مردها بود و هست، چه برسد به زنها.»
آب رفتن لباسها
حجتالاسلام عالی در رابطه با چگونگی انحطاط پوشش در تمدنها، ادامه داد: «اما از حدود تقریبا صد سال پیش به اینطرف، آرام آرام، لباسها آب رفت، چه در تن زن، چه در تن مرد. تنگ، چسبان، کوتاه و بدننما شد.
از آن زمان یک فرهنگ مادی رواج پیدا کرد که لذتها را به لذتهای تن و بدن خلاصه میکرد؛ یعنی تا آدم هست باید از این لذتها استفاده کند و هر چه مانع این لذتطلبی و لذتجوییست باید کنار برود، از جمله لباس؛ از آن موقع به بعد، دیگر حجاب مخصوص کشورهای اسلامی و مسلمین شد و غربیها آن را از دست دادند. الآن مهمترین نماد و نشانهی دینداری همین حجاب است و لذا میبینید این همه با آن مبارزه میکنند، به خاطر همین است.»
نسل جدید چادرپوشها
دکتر فردین علیخواه، عضو هیئت علمی گروه جامعهشناسی دانشگاه گیلان در پژوهشی علمی و میدانی به بررسی این پدیده پرداخته است، او در بخشی از این تحقیق که در فصلنامه جامعهشناسی فرهنگ و هنر منتشر شده، تحلیل عمیقی از مسئله تقابل چادرپوشهای مدرن با سنتی دارد، او میگوید: «آنچه توجه پژوهشگران تحقیق را جلب میکند ظهور نسلی جدید از چادرپوشهاست که با نسل والدین خود تفاوت دارند. این نسل علاوه بر آنکه تلاش میکند الف_ با جریانهای غالب در خصوص مد و لباس پیش برود، ب_شیکحجاب باشد، ج_ برتری سلیقه خود را به رخ بکشد، رفتارهایی دارد که لزوماً با انتظارات دینی سازگار نیست.
به تعبیر بهتر، این نسل جدید در مواردی، تعبیر و تفسیر شخصی و تا اندازهای دلبخواهانه خود را از متون دینی دارد و ضمن به رسمیت شناختن تشخیص و برداشت خود از دین، زندگی روزمره خود را سامان میدهد. در این زمینه میتوان به مصاحبهشوندگانی در این تحقیق اشاره کرد که به کلاسهای رقص میروند که بدون تردید کلاسهایی غیرمجاز هستند، در خانه حیوان خانگی دارند، در مهمانیها با چادر میرقصند، گیاهخوارند، و یا با جنس مخالف دوستی اجتماعی دارند.
یکی از یافتههای مهم این پژوهش، تلاش اغلب مطالعهشوندگان برای متفاوتنمایی است. مطالعهشوندگان این تحقیق قصد دارند این پیام را ابراز کنند که متفاوتاند و نگاه متفاوتی به جهان دارند. یکتایی، و نه یکسانی مهمترین پیام آنان است. به این شکل، آنان سعی میکند مرزهایی بین خود و دیگران بسازند. در واقع، برای این گروه از زنان، برندپوشی، «شیکحجابی» و مُدروزپوشی، در کنار افزایش رضایت شخصی و حس مثبت نسبت به خود، با این هدفِ مهم صورت میگیرد تا مرز خود را با زنان چادرپوشِ (به تعبیر اینان) بدسلیقه، و شلختهپوش نشان دهند. اینان با توسل به اکسسوریهای چشمنواز، وسایل مارکدار و آرایش مد روز تلاش میکنند تا نشان دهند که در بین چادرپوشها، جزو گروه «شیکحجابها» هستند و «والاسلیقه»اند. در اینجا شاهد شکلگیری یک «ما» و یک «دیگری» در بین چادرپوشها هستیم که مبنای آن نوع نگرش به حجاب و سلسله مراتب سلیقه در بین آنان است. هدف دیگر این گروه از زنان، نشان دادن همگامی با جریان غالب جامعه، و به تعبیر بهتر، روندهای جاری در بین زنان جامعه ایرانی در زمینه مد است. این زنان با دنبال کردن آنچه مد روز است قصد دارند نشان دهند که به مد و تغییرات سلیقه در جامعه توجه دارند و اتفاقاً با وسواس از طریق رسانهها آنرا دنبال میکنند.
نسل جدید زنان چادرپوش، که من آنان را «نسلِتری این وان» نامیدهام دست به بریکولاژ میزنند، به این معنا که زنان چادرپوش عناصر مختلف را با هم ترکیب کرده و از نظر ظاهری هویت جدیدی میسازند. مواجهه خلاقانه با لباس یکی از ویژگیهای «نسلِتری این وان» است. چادر، نماد زن محجبه، با عناصر دیگری نظیر طراحی ناخن، پوشیدن کتانی، استفاده از کولهپشتی روی چادر، تتو روی دست و پا، ست کردن سرآستین با مانتو، استفاده از ماسک طرحدار و در کل «برندبازی» و «برندپوشی» ترکیب میشود و به این طریق هویتی جدید خلق میشود.
اینان حجاب را از شکل تثبیت شده و از آنچه حکومت آنرا پسند میکند خارج مینمایند. آنان با چادر این پیام را به دیگران میدهند که هنوز تعلق مذهبی دارند. در کنار آن، با وسایل مصرفی مارکدار نشان میدهند که اهل مد و آدمی بهروز هستند. آنان سعی میکنند بین عفّت و سکسوآلیته تعادل ایجاد نمایند.»
انتهای پیام/
- منبع خبر : خبرگزاری فارس