چند دلیل بر ضرورت تغییر مدیران کهگیلویه و بویراحمد
چند دلیل بر ضرورت تغییر مدیران کهگیلویه و بویراحمد
البته دهها و شاید صدها دلیل ریز و درشت دیگر برای اصلاح و نه قلع و قمع که در صورت نیاز به آنها به صورت متناوب اشاره خواهد شد.
در یک مورد به عنوان مصداق عملکرد این طیف در دانشگاه یاسوج را هرگز از یاد نخواهیم برد که چگونه عده ای گمارده و سر سپرده که مدارکی پایین‌تر از لیسانس داشتند بر مهم‌ترین مرکز علمی استان و مادر دانشگاه‌ها حکمرانی می کردند و در آینده نزدیک از عملکرد آن ها در دانشگاه یاسوج بیشتر گفته خواهد شد.

 به گزارش خبر دیشموک از یاسوج، داریوش بهنیا فعال رسانه‌ای طی یادداشتی در خصوص اظهارات اخیر استاندار کهگیلویه و بویراحمد مبنی بر عدم استفاده از مدیران گذشته و استفاده از نیروهایی که گفتمان دولت جدید را قبول دارند و همچنین برخی نقدها به اظهارات اخیر استاندار مبنی بر استنباط قلع و قم از این اظهارات، چنین آورده است: پس از انتخابات خرداد ۹۲ همین‌هایی که امروز اظهارات احمدزاده استاندار دولت مردمی را قلع و قمع استنباط کرده اند فشارهای مستمری برای تغییر مدیران اصولگرای دولت دهم وارد کردند به نحوی که استاندار کهگیلویه و بویراحمد اولین استانداری بود که در دولت تدبیر و امید بر اثر همین فشارهای فزاینده برکنار شد.

آن روزها کسی از قلع و قمع سخنی به میان نیاورد چرا که حق طبیعی هر دولت و هر استاندار کار کردن با نیروهای همفکر است اما چند نکته در خصوص مدیران تدبیر و امید در استان قابل ذکر است و البته قبل از آن اشاره به کلیپ هایی که باقی مانده دولت تدبیر علیه آیت الله رئیسی و نمایندگان اصولگرای استان در این چند روز در فضای مجازی پخش کردند تا به زعم خویش دولت کنونی و رئیس‌جمهور و نمایندگان اصولگرای استان را به سخره گرفته و اذهان عمومی را نسبت به دولتی که هنوز کار آن در کشور و استان آغاز نشده منحرف کنند که البته و صد البته این پروژه و سایر اقدامات آینده آنها با شکست مواجه خواهد شد و روسیاهی به زغال می‌ماند.

اما در بحث قلع و قمع و استنباط از اظهارات اخیر استاندار کافیست به تخلفات و انحرافات مدیران دولت تدبیر و امید در استان اشاره کرد استخدام های فله ای و طایفه‌ای و منطقه‌ای که منجر به صدور احکامی مثل شلاق برای مدیران استان شد و آبروی کهگیلویه و بویراحمد با این چنین قانون شکنی‌هایی به تاراج رفت احکامی که در تاریخ مدیریت استان و حتی ایران به یادگار خواهد ماند.

دوم دنباله روی و اطاعت محض اکثریت قاطع و قریب به اتفاق مدیران کنونی از فردی خاص که دیگر جایگاهی در کشور ندارد و ظلم و ستم هایی که به رقیبان و متاسفانه حتی به موافقان خود روا داشتند خود دلیلی بر لزوم تغییر کامل چهره مدیریتی استان خواهد بود مدیرانی که به همراه فرد خاص بر طبل شکاف منطقه‌ای کوبیدند و بعد از سال‌ها فراموشی تقسیمات کور منطقه‌ای در استان دوباره مبحث اختلاف برانگیز سردسیری و گرمسیری را در کهگیلویه وبویراحمد زنده کردند که پر کردن این شکاف به زمان و اقدامات متعددی از جمله تغییر مدیران کنونی نیاز دارد.

سوم حاکمیت ۸ ساله مدیران بر ادارات و دستگاه‌های استان حذف رقیبان و بی‌رحمی به طیف مقابل از دربان یک سالن ورزشی گرفته تا رده‌های بالاتر نیاز به ترمیم و پالایش دارد که مقوله‌ای متفاوت از قلع و قمع است.

چهارم به کار گماردن بیش از ۹۰ درصد معاونت های کلیدی در ادارات کل و سازمان ها به خصوص معاونت های مالی توسط فرد خاص و کلید داری اعتبارات و منابع استان موجب شده تا بعد از ۸ سال این انحصار شکسته شود.

پنجم ضرب و شتم و تمسخر نیروهای انقلاب توسط عناصر و بادیگاردهای افراد خاص و همراهی بسیاری از مدیران دولت تدبیر و امید با فرد خاص و ظلم و بی‌عدالتی به نیروهای انقلابی و متعهد در ادارات که حتی میز و صندلی را از آنها دریغ کرده بودند خود دلیلی بر لزوم اصلاح و خانه تکانی صد درصدی است که نمی‌توان نام قلع و قمع بر آن گذاشت.

 فقط در یک مورد به عنوان مصداق عملکرد این طیف در دانشگاه یاسوج را هرگز از یاد نخواهیم برد که چگونه عده ای گمارده و سر سپرده که مدارکی پایین‌تر از لیسانس داشتند بر مهم‌ترین مرکز علمی استان و مادر دانشگاه‌ها حکمرانی می کردند و در آینده نزدیک از عملکرد آن ها در دانشگاه یاسوج بیشتر گفته خواهد شد.

و البته دهها و شاید صدها دلیل ریز و درشت دیگر برای اصلاح و نه قلع و قمع که در صورت نیاز به آنها به صورت متناوب اشاره خواهد شد.

انتهای پیام/