پیکر شهید شهبازپور در سال ۷۵ پس از سیزده سال به موطنش بازگشت و در گلزار شهدای شهر یاسوج بویراحمد به خاک سپرده شد.
اسفند ۱۳۱۶ نفسهای بهار به گوش زمین میرسید که محمدعلی شهبازپور آن دلاورمرد میدان رزم در روستای دمچنار پا به عرصهی وجود گذاشت.
«راه الله» و همسرش «بیگم جان» صاحب فرزندی شدند که در سایهی نگاه خداوند و مهربانی دستهای پدر و مادر آنگونه تربیت شد تا جز راه خدا را پیش نگیرد.
اگرچه وضعیت مالی، اجازه نداد که محمدعلی بیش از مقطع ابتدایی علم بیاموزد، اما در سیره و مکتب پیامبر دین و مولایش علی (ع) درس فداکاری و جهاد و صبر آموخت.
در کنار اعضای خانواده به کار کشاورزی و دامداری، وی را برای رزم در میدان حق علیه باطل کارآزموده و شکیبا کرده بود.
آن دلاور سختکوش اگرچه ازدواج کرده بود و صاحب سه پسر و دو دختر شد، اما مجال را برای ماندن مصلحت ندید و به عنوان رزمندهی بسیجی به یاری رزمندگان اسلام شتافت. آری، با شروع جنگ دلدادهی صحنههای بی بدیل نبرد رزمندگان وطن شد، نتوانست بی قراریاش را تاب بیاورد و از طرف بسیج راهی سنگرهای خط مقدم شد و مردانه جنگید.
جنون تماشای عشق او را به آنجا رساند که وعده گاه دیدارش با همهی زیباییها بود، چنانکه اسفند آمده بود، در دوازدهم اسفند سال ۱۳۶۲ در جزیرهی مجنون با سِمَت فرمانده دسته، بر اثر اصابت ترکش به آنچه شایستهاش بود، دست یافت و عشق را به تماشا نشست.
از آن روز تا سال ۷۵ چشمهای مردم روستای دمچنار در انتظار آمدن پیکر مطهر او بود تا اینکه پیکر مطهرش شناسایی و پس از بازگشت به استان، در گلزار شهدای شهر یاسوج به خاک سپرده شد.
یکی از ویژگیهای بارز این شهید والامقام علاقه زیاد به مطالعه آثار شهید مطهری و شهید دستغیب بود.
دور از رخ تو دم به دم از گوشهی چشمم
سیلاب سرشک آمد و طوفان بلا رفت