کبنا ؛ مَندیل، عبا و آستینِ مُرَقعِ روحانیون لُر کمتر آلوده به قدرت و مکنت بوده ست. اینان نه ثروت سالار بودهاند نه سرقت سالار. “شیخ علی لر” شهره به شیخ چماقی هم اگر بود، فناتیسم اعتقادی داشت نه رانتِ اقتصادی. کافی ست از شیخ محمد عبده بروجردی، نخستین دادستان رضاشاه و… نیز نامی بریم.
آیت الله بروجردی ۱۵ سال تنها مرجع شیعیان جهان بود. می گویند باشکوهترین تشییع جنازهی تاریخ ایران از آنِ اوست. در بروجرد هنگام خاکسپاریِ یهودیان، رسم بود که متوفی را سنگ بزنند. وقتی شنید، در تشییعِ نخستین یهودی شرکت کرد و از آن به بعد دیگر کسی بر جنازهی یهودیان سنگی نزد. در ماجرای حفر چاه آبی برای مسجد قم و فقدان مهندس مسلمان، او کار را به مهندسی زرتشتی سپرد و وقتی یکی از حضار به ایشان گفت که به مهندس بفرماید تا مسلمان شود، به غایت برآشفت و فرمود: دعا میکنم خداوند از صفا و اخلاص ایشان هم به ما عنایت فرماید. نوهی سیستانی از قول آیت الله میگوید آقای بروجردی نقل میکردند: «یک روز دزدها جلوی کاروانی را میگیرند و اموال آن را غارت میکنند. میان اموال و اثاثیه آنان بقچهای بود که روی آن نوشته بود “بسم الله الرحمن الرحیم”. آن را به رئیس دزدها نشان دادند. او پرسید بقچه مال کیست؟ معلوم شد متعلق به پیرزنی ست. از پیرزن پرسید این بسم الله برای چیست؟ او پاسخ داد این را نوشتم تا از خطر دزدان محفوظ بماند. رئیس دزدان گفت: محفوظ ماند. بردار و برو. نوچهها اعتراض کردند که با این همه زحمت چرا بقچه را برگرداندی؟ رئیس گفت: «ما دزد مالیم، نه دزد عقیده.» ایشان با نقل این داستان فرمودند: «شما طلاب عزیز هم مواظب باشید دزد عقیدهی مردم نباشید.»
احمد احمدی فیلسوف مشربی بود که غیر از تألیف و تدریس، چندین سمت حکومتی داشت و به صفت وارستگی شهره بود. “اسماعیل دوستی” تعریف میکند که وقتی فرماندار نورآباد دلفان بودم او را در روز معلّم دعوت کردم. با پیکان از تهران به دلفان آمد. سخنرانی حکیمانهای کرد و برگشت. به رسم معمول، هدیهای برای او تدارک دیدم و به رانندهاش دادم و گفتم از گردنهی گاماسیاب که فاصله گرفتید هدیه را به آشیخ بدهید. شد و رفت و بعد از ساعتی برگشت و با دیدن من گفت: “من برای هدیه به اینجا نیامدم. ضمناً از دانشگاه حقوق میگیرم. این هدیه را خرج امور واجب کنید.”
در یکی از مقاطع تحصیلی، امام جمعهی موقت شیراز استاد ما بود. او وقتی فهمید که من لر ام، از شجاعت و اخلاص “سید علی اصغر حسینی” در مدرسهی خان داستانها گفت.
سید شرف الدین ملک حسینی وارث پدری پاک و بزرگ است که از صَفوتِ علما بود و شرح سجایا و مزایای حضرتش، خود فرصتی مفصل میطلبد. جدّشان نیز از سلسلهی پاکان بود و شهره به خلوص؛ و هر دو المویّدُ مِنَ السَّماء. در مراسم اقامهی نماز میّت بر جنازهی مرحوم سید امرالله حسینی، ایشان امام جماعت بود و من هم یکی از آن جماعت اقتداکننده بودم. بی اغراق، با نماز متفاوت و نفوذ کلامِ خاصِ وی، حسی عجیب به من دست داد و لحظاتی از وجود خویش برخاستم. حالا یا از عاملیِ عالم و معنویت خاصِ امام جماعت بود یا از ته ماندهی نیمچه اعتقادی در وجود این گم گشته در آن جماعت؛ و خدا کند که از هر دو بوده باشد! بار دیگر که مخاطب ایشان بودم وقتی بود که جماعتی از ما لشکر شکست خورده برای تظلم خواهی به بیت ایشان شرفیاب شدیم. به من هم پیشنهاد شد که حرفی بزنم. واجب کفایی بود و با حضور پیران، تکلیف ساقط شد. آقایان مهندس، خوبانی و رستاد داد سخن دادند. خوبانی به خوبی و با حلاوت، از منظر قرآنی به تبیین موضوع پرداخت و رستاد به تندی و با حرارت از دیدگاه سیاسی به تشریح موضع همت گماشت. ایّام انتخابات خبرگان بود و آیت الله نامزد آن. نوبت که به ایشان رسید، دوباره، گوئی چیزی از جنس شهود و فراتر از شعور در کلامشان بود که در جان من نشست. به چشم لطف در وجود ما نگریست و با شوخ طبعیِ نجیبانهای گفت: من کاندیدای انتخاباتم ولی نطق مهندس رستاد انتخاباتی بود! حضار را به صبر و آرامش توصیه کرد و … آنجا که برای حل و فصل مساله به خویشتنداری دعوت کرد و از لسان الغیب مصرعی را به استشهاد طلبید که: آری شود و لیک به خون جگر شود، دوباره همان حس غریب در وجودم جوشید و”سخنان آتشناک او در جان عطشناک من عظیم کارگر افتاد.” دیروز دیدم که حضرتشان با صراحت و ظرافت و طبیبانه و حبیبانه از حریم خصوصی دفاع کردهاند. ذوق زده شدم و بر خود فرض دیدم امتنان و شور و شَعَفم را قلمی و علنی کنم. “که شکر نعمت بزرگان واجب است و ذکر جمیل و دعای خیر.” روحانیت اصیل چنین کنشهای نابی داشت که در درازنای تاریخ، کَهفُ الفُقَراء و مَلاذُ الغُرَباء و مرجعِ تودهها و ملجأ فضلا بود. رَبِّ ارْضَ عَنهُ و اَرضِهِ.
————————————————————
هجیر تشکری
در ستایش شرف
برچسب ها
فرمانده حوزه مقاومت بسیج دیشموک؛ سروان معززی: شعار بسیج، با مردم و برای مردم است/ اندیشه بسیجی، مکتب امام راحل است
به مناسبت هفته بسیج؛ برنامه های بسیج دیشموک در ۲ آذر ۱۴۰۳+تصاویر
سروان معززی: شعار بسیج، با مردم و برای مردم است/ اندیشه بسیجی، مکتب امام راحل است
فرمانده حوزه مقاومت بسیج دیشموک در پایان، با تجدید عهد بسیجیان بخش دیشموک با آرمانهای امام خمینی(ره) و رهبر معظم انقلاب، تصریح کرد: بسیجیان ما، همواره در کنار مظلومان جهان خواهند بود و تا پای جان از انقلاب اسلامی و ولایت فقیه دفاع میکنند، انشاءالله به زودی شاهد آزادی قدس شریف و تحقق وعده الهی خواهیم بود.
برنامه های بسیج دیشموک در ۲ آذر ۱۴۰۳+تصاویر
به مناسبت هفته بسیج و در روز جمعه ۲ آذر ۱۴۰۳ برنامه های متنوعی در شهر دیشموک برگزار شد.
حجت الاسلام راوند: قطعی مکرر برق مدیریت شود/ بهزیستی روند تکمیل ساختمان را تسریع بخشد
امام جمعه دیشموک در پایان توجه به بحث ورزش منطقه را حیاطی تلقی و اذعان نمود: مسئولان ورزش کهگیلویه نسبت به استقرار مسئول نمایندگی ورزش و جوانان اقدام کنند تا در این عرصه ورزشکاران با راحتی و برنامه ریزی و تدبیر بهتر به موضوعات ورزش بپردازند.
ثبت دیدگاه
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.