منع حجاب را کارگزاران رضاخان هم قبول نداشتند/ ۲ قانون پهلوی اول برای غربی شدن
منع حجاب را کارگزاران رضاخان هم قبول نداشتند/ ۲ قانون پهلوی اول برای غربی شدن
جالب است که بخشی از خاطراتی که پیرامون خشونت حکومت پهلوی در مورد اجرای سیاست کشف حجاب موجود است به افرادی اختصاص دارد که خود در زمان رضاشاه از مسئولین دولتی محسوب می‌شدند.

تاریخ: لباس متحدالشکل (۱۳۰۷) و کشف حجاب (۱۳۱۴) دو قانونی بودند که در دوره رضاشاه تصویب و سرسختانه اجرا شدند. رضاخان در هفدهم دی‌ماه ۱۳۱۴ش، در جشن فارغ التحصیلی دانشسرای مقدماتی دختران در تهران، قانون کشف حجاب زنان را به طور آشکار آغاز کرد و خود به اتفاق همسر و دخترانش که بدون حجاب بودند در این جشن شرکت کرد. مأموران رضاخان در راستای اجرای این قانون، شب و روز در کوچه‏‌ها و خیابان‌‏ها گشت می‌‏زدند و هرجا زنِ باحجابی را می‌یافتند با خشونت با او برخورد کرده، چادرش را برمی‌داشتند.

جالب است که بخشی از خاطرات موجود پیرامون خشونت حکومت پهلوی در مورد اجرای سیاست کشف حجاب، به افرادی اختصاص دارد که خود در زمان رضاشاه از مسئولین دولتی محسوب می‌شدند. یکی از این افراد محسن صدر یا صدرالاشراف است که در کابینه فروغی، عهده‌دار وزارت عدلیه بود. البته او بعدها مورد غضب رضاشاه واقع و مجبور به استعفا شد.


مجلس سنا؛‌ سیدمحسن صدرالاشراف در کنار و سمت چپ محمدرضا پهلوی

دستور رضاشاه برای تبدیل کلاه به شاپو

صدر در بخشی از خاطرات خود پیرامون مقدمات و چگونگی اجرای این سیاست آورده است: رضاشاه در «اوایل خرداد ۱۳۱۴ یک روز هیئت دولت را احضار کرد و گفت ما باید صورتاً و سنتاً غربی بشویم و باید در قدم اول کلاه‌ها تبدیل به شاپو شود و پس‌فردا که افتتاح مجلس شورا است، همه باید با شاپو حاضر شوند و در مجالس کلاه را به عادت غربی‌ها باید بردارند… شما وزرا و معاونین باید پیش‌قدم بشوید و هفته‌ای یک شب با خانم‌های خود در کلوب ایران (همان عمارت که حالا بانک بازرگانی است) مجتمع شوید…».

ماموران اتاق زن‌ها را هم تفتیش می‌کردند

صدر در بخشی دیگر از خاطرات خود درباره خشونت نیروهای حکومتی در برخورد با زنان محجبه نیز آورده است: «حتی بعضی از مأمورین به‌خصوص در شهرها و دهات، زن‌هایی که پارچه روی سرانداخته بودند اگرچه چادر معمولی نبود از سر آنها کشیده پاره پاره می‌کردند و اگر زن فرار می‌کرد، او را تا توی خانه‌اش تعقیب می‌کردند و به این هم اکتفا نکرده اتاق زن‌ها و صندوق لباس آن‌ها را تفتیش کرده و اگر چادر از هر قبیل می‌دیدند پاره پاره می‌کردند یا به غنیمت می‌بردند».

علاوه بر صدر، کسانی چون مخبرالسلطنه هدایت، از رجال سیاسی عصر قاجار و پهلوی، نیز به سیاست‌های تحمیلی رضاشاه در مورد پوشش اجباری و متحدالشکل کردن لباس اشاراتی کرده است. هدایت نیز مانند صدر مخالف سیاست‌های تحمیلی رضاشاه پیرامون سیاست متحدالشکل کردن لباس و کشف حجاب بود. هدایت در بخشی از خاطرات خود و در اشاره به عدم تمکین از سیاست رضاشاه آورده است «من چندی خودداری کردم تا روزی شاه در هیئت وزرا یقه مرا گرفت، فرمودند بدهم یک دست کت و شلوار بدوزند؟ عرض کردم حال که میل مبارک است خودم تدارک می‌کنم».


مخبرالسلطنه هدایت

در نمونه‌هایی دیگر از اعمال این نوع سیاست آمده است: «مأموران در خیابان‌ها دشداشه که لباس سنتی و محلی مردان بود را از تنه با قیچی می‌بریدند و چفیه را از سر آنان می‌کشیدند. همچنین پوشش زنان را که شامل عبای محلی و شیله (روسری) بود با زور از سر زنان برمی‌داشتند و آن را پاره می‌کردند و گاهی زنان را کتک می‌زدند. این امر منجر به درگیری‌های متعدد و مسلحانه بین مردم و رژیم ستم‌شاهی شد».

حسین فردوست، از دوستان نزدیک محمدرضا پهلوی، نیز بعدها در خاطرات خود از اقدامات رضاشاه و مأمورین دولتی در اجرای سیاست متحدالشکل کردن لباس و کشف حجاب زنان آورد: «از میان روحانیون، عده معدود و معینی جواز لباس داشتند و بقیه اگر با عبا و عمامه به خیابان می‌رفتند، عمامه را از سرشان برمی‌داشتند و به گردنشان می‌انداختند و توهین می‌کردند. افسران حول و حوش کاخ به‌کرات به من می‌گفتند که این وظیفه ماست و این کار را می‌کنیم».


حسین فردوست

علی‌اصغر حکمت، از رجال سیاسی آن دوره، از واکنش‌های مردمی در آن روز، یعنی ۱۷ دی، به عنوان تفریط و افراط یاد کرده و آورده است: «بلافاصله بعد از مراسم ۱۷ دی در تهران دو امر پیش آمد که یکی به حد افراط و دیگری به حد تفریط بود؛ از یک‌طرف بعضی زنان معلوم‌الحال به ‌کافه‌ها و رقاصخانه‌ها هجوم آوردند و همه در مرئی و منظر جوانان بوالهوس به رقص پرداخته و… از طرف دیگر مأمورین شهربانی و پلیس‌ها در تهران و فرمانداری‌ها و بخشداری‌ها در شهرها و قصبات مملکت به حسب دستور وزارت کشور مزاحم زنان شده و آنها را به‌اجبار وادار به ‌کشف حجاب می‌کردند و حتی چادر و نقاب آنان را پاره می‌کردند».

انتهای پیام/