نعیمه موحد: هر رابطهای در مقاطع مختلف خود دچار فراز و فرود میشود. رابطه زناشویی و زندگی مشترک از آنجایی که پیوند دو انسان؛ اغلب با خصوصیات و روحیات متفاوت است، بیشتر در معرض این فراز و فرود قرار دهد.
تا قبل از اینکه بپذیریم روزهای خوب و بد جزء ذات یک زندگی مشترک هستند، شاید بخواهیم در مقام انکار اختلافات و مشکلات زندگی زناشویی خود بربیاییم. با این تصور که ما زمانی همدیگر را بسیار دوست داشتیم پس این مشکلات نمیتواند واقعی باشد. یا برعکس به ماجرا صفروصدی نگاه کنیم و بگوییم روزهایی که همدیگر را دوست داشتیم دیگر تمام شده است و باید فکر راه دیگری برای ادامه زندگی باشیم.
زوجدرمانی راهحلی است که در مواقع این تعارضات به کمک زن و شوهر میآید. گاهی لازم است شخص دیگری از بیرون به ما، زندگیمان، تفکراتمان و آنچه تا به حال در زندگی مشترک خود در قبال همسر خود انجام دادهایم نگاه کند و ما را درباره بازخورد بیرونی اعمال و رفتارمان آگاه کند. شخص بیطرفی که آگاهی زیادی درباره روابط بین زوجین دارد و تلاش دارد تا نگذارد چالشهای بین زن و شوهر به بحرانی در مسیر نابودی خانواده تبدیل بشود.
حتما شما هم این روزها نام زوجدرمانی را زیاد شنیدهاید. اگر دوست دارید بدانید زوجدرمانی چیست، چرا زوجین باید آن را جدی بگیرند، و اصولا تفاوت زوجدرمانی با دیگر انواع مشاوره و جلسات روانشناسی چیست، گفتوگوی پیش رو با مهدی ناجی عظیمی، مشاور، زوجدرمانگر و استاد دانشگاه را بخوانید.
این روزها زیاد از لزوم مشاوره و درمان توسط مشاور و روانشناس صحبت میشود. اصولا چرا باید به مشاور و روانشناس مراجعه کنیم؟
همه مردم صرف نظر از ملیت و زبان و… از حرف زدن با یکدیگر درباره زندگی، تجارب، اختلافات و دیگر مسائل خود لذت میبرند. آدمها وقتی مشکل دارند، حرف زدن درباره مشکلاتشان با دیگران به آنها حس رهایی و امیدواری میدهد. به این خاطر هست که افراد به سمت مشاوره میروند و دوست دارند درباره مشکلات خود با یک نفر که اتفاقا متخصص و متعهد هست و در این حوزه آموزش لازم را دیده است و آنها را قضاوت نمیکند، صحبت کند. این فرد نه تنها قضاوت نمیکند بلکه همدلی هم میکند. پس باعث به وجود آمدن احساس خوشایندی از این حرف زدن در فرد میشود.
تفاوت زوجدرمانی با انواع دیگر جلسات مشاوره در چیست؟
بسیاری از مشاورین و روانشناسان فقط در حوزه مسائل فردی آموزش دیدهاند و مشاوره میدهند. آنهایی هم که در حوزه مشاوره زوجی کار میکنند؛ مثل مشاوره فردی، در جلسات مشترک زوجمحور هم از تکنیکهای شخصمحور استفاده میکنند. این سبک به جز اینکه اثربخشی چندانی ندارد ممکن است حتی باعث بدتر شدن اوضاع هم بین زوجین میشود. اینکه بعضی مشاوران میخواهند زوجها تکتک در جلسات مشاوره شرکت کنند صحیح نیست. چون مشاوره فردی اهداف زوجی را پیش نمیبرد. در یک مشاوره و شناسایی زوجی باید به نقاط قوت و ضعف طرفین پرداخت و اهداف واقعبینانه برای هر دو و در تعامل با یکدیگر تعیین کرد.
اینها که تا اینجا گفته مربوط به تفاوتهای مشاوره فردی با زوجی بود. امروز میبینیم که بازار مشاوره فردی اشباع شده است. و مشاوره و زوج درمانی حتی در دورههای دانشگاهی خیلی مغفول مانده است. مشاورین فردی که به کار زوج درمانی هم اشتغال دارند یک مشکل دیگر هم دارند. آن هم اینکه رایجترین رویکردهای نظری را در مشاورههای فردی شامل رویکردهای شخصمحور، روان پویایی و اخیرا شناختی-رفتاری پیگیری میکنند که همگی ساختار و رویکرد فردی دارند.
چرا در زوجدرمانی باید زن و مرد به صورت همزمان در یک جلسه مشاوره حضور داشته باشند؟
به خاطر اینکه در این نوع مشاوره باید کمتر قضاوت فردی نسبت به طرفین حاصل بشود. نکته مهم این است که اگر در جلسه مشاوره هر دو طرف حاضر باشند، سوگیری مشاور نسبت به یکی از طرفین کمتر است و باور ذهنی مشاور را همزمان برای هر دو نشان میدهند.
مورد بعد اینکه به دلیل چارچوب زمانی محدود، اگر هر جلسه به یکی از زوجین اختصاص پیدا کند جلسات بسیار طولانی میشوند و ممکن است کار از نیمهکاره رها بشود. از آن طرف زمان بیشتری هم طول میکشد تا مشاور با مسائل آنها آشنایی پیدا کند. ما با تشکیل جلسات مشاوره به صورت زوجی این کمبود زمان را جبران میکنیم. اگر یک جلسه مشاوره فردی باید برای نتیجه گرفتن چندین ماه زمان ببرد، در جلسات زوجی به توجه به اینکه هردو فرد حضور دارند فرصت برای حل سریعتر مسائل فراهمتر هست.
قطعا زمانی که تعداد جلسات کمتر باشد، از نظر هزینهای هم برای زوجین مطلوبتر است. در جلسات زوجی برعکس جلسات مشاوره فردی خیلی از اوقات نیاز به برگزاری جلسات هفتگی منظم هم نیست و گاهی فاصله افتادن بین جلسات به روند درمان زوجین کمک میکند تا زوج به تصمیمات خود پیرامون حل مشکلات زندگی عمل کنند و فرصت برای اجرایی کردن آنچه در جلسات مشاوره متوجه شدهاند، داشته باشند.
اما اگر بین زوجین اختلاف جدی وجود داشته باشد، برای آنها سخت است که هر دور همزمان در یک جلسه حضور پیدا کنند و هم از گلایههای وخود نسبت به یکدیگر پیش روی هم بگویند.
بله و به همین خاطر هم هست که جلسات زوجدرمانی گاهی بسیار پیچیده و هیجانی میشود. اما نکته مهمی که باید به آن دقت کنیم این است که بسیاری از رویکردهای مشاوره فردی در قید و بند ساختار نیستند و وقفههایی برای بیان افکار و احساسات فرد دارند. در واقع آنچه اتفاق میافتد تابعی از چیزی است که فرد به مشاور میگوید.
وقتی تنها دونفر یعنی مشاور و درمانجو صحبت میکنند این شرایط خیلی مطلوب است. فرد از مشکلات خود میگوید و مشاور هم مشکلات را میشنود. ولی در جلسات سه نفره، پویاییهای مشاوره زوجی بسیار پیچیدهتر از مدل قبلی است. اگر مشاور در جلسات زوجی با گوش دادن به صحبتهای یکی شروع کند ممکن است بازخورد طرف مقابل را تحت تاثیر قرار بدهد. تاثیرهایی مثل عدم تمایل به ادامه جلسه یا بیحوصلگی و تصور اینکه چون حرفهایش آنطور که انتظار داشته شنیده نشده پس باید جلسات درمان را رها کند. مدیریت مکالمه در مشاوره زوجی بسیار سخت است. چون ممکن است گلهها و طرح مشکلات زوجین از یکدیگر جلسه مشاوره را تحت تاثیر قرار بدهد. گاهی جو مشاوره آنقدر آشفته میشود که ممکن اثرات بدی داشته باشد و برای همین مدیریت مشاور و آموزش و تجربه او در این زمینه خیلی مهم است. اینکه هر دو زوج شنیده بشوند، هر دو تایید و تصدیق بشوند و حرف و رابطه هردو اعتبارسنجی بشود از مهارتهای مشاور زوجی و یا زوجدرمانگر است.
قطعا مثل برخی مشاورههای فردی، هیجانها در اتاق مشاوره زوجی هم شدید است. با این تفاوت که خشم و غضب و دلسردی و یاس و ناامیدی نسبت به کسی بروز پیدا میکند که در اتاق مشاوره حی و حاضر است. برعکس در جلسات مشاوره فردی، فرد از کسی صحبت میکند که در جلسه حاضر نیست و ممکن است او را طوری قضاوت کند که به لحاظ ذهنی برای مشاور یک سوگیری اتفاق بیفتد. بروز همین احساسات در جلسات مشاوره زوجی برای درمانگر خیلی راحتتر و شفافتر قابل درک و مطالعه است چون هر دو فرد پیش روی او قرار دارند.
در اتاق جلسه زوجدرمانی، زمانی که یکی از زوجین به مسائل زندگیاش اعتراض میکند، اغلب طرف مقابل به گفتههای او معترض میشود. همین مکالمات که ممکن است هیجانی هم باشد، تعارضات و نشانههایی از زندگی زوجین را برای درمانگر برملا میکند که به روند درمان زوجین بسیار کمککننده است.
ب همین خاطر بیطرفی مشاور در مشاوره زوجی بسیار اهمیت است. مشاورین فردی عادت دارند که به روایت فرد از مشکلش توجه نامشروطی نشان بدهند و با بازخورد و وارسی کردن و پاسخهای همدلانه به فرد اطمینان بدهند که مشکل او را درک کرده، جدی گرفته و تجارب درونی او را پذیرفتهاند. مشاورین فردی به خوبی میدانند که شنیدن و تایید صحبتهای فرد، عامل مهمی در تخلیه هیجانی فرد، اطمینان یابی دوباره و مقدمهای برای آرامشبخشی و کشف دشواریها و آشفتگیهای عاطفی درمانجو است.
درحالی که در مشاوره با زوجها چه در جلسات فردی و چه در جلسات مشترک، موقعیت پیچیدهتر است. مشاور باید در همه حال موقعیت دوجانبه را حفظ کند و دائما با هردونفر ارتباط برقرار کند. این همان «بیطرفی» هست که درباره آن قبلا گفتم. بیطرفی نه به معنای دوری و فاصله گرفتن از مراجع؛ بلکه به این معنا که اطمینان پیدا کنیم که هر دونفر علیرغم دیدگاههای متفاوتی که درباره رویدادها و تجارب یکسان دارند، باور و شنیده شدهاند. این موضوع در زوجدرمانی خیلی خیلی مهم است.
اما گاهی یکی از زوجین تمایلی به حضور در جلسات مشاوره ندارد. در این مواقع رفتن یک نفر پیش مشاور بیفایده است؟
باید در مشاوره زوجی ملاحظات بیشتری را در نظر گرفت. واضح است که هر دو زوج به طور همزمان نمیتوانند با مشاور تماس بگیرند و معمولا همسری که نگرانتر است اول تماس میگیرد. گهگاه یکی از طرفین بدون اطلاع همسر درخواست مشاوره مشترک را ثبت میکند تا همسرش را در عمل انجام شده قرار بدهد. در این صورت اگر همسر به مشاوره بیاید احساس میکند با او بازی شده است و مقاومت میکند. احتمال دارد که حتی با مشاور سرلج بیفتد.
من معمولا در این مواقع تلاش میکنم آن احساس خوشایند شکل بگیرد. کاری که میکنم این است که از شخصی که درخواست مشاوره را ثبت کرده است میپرسم آیا همسرش از ماجرا خبر داشته است یا نه؟ و اگر خبر نداشت از او میخواهم که هرچه زودتر به همسرش خبر بدهد و بخواهد با من تماس بگیرد. در این فرآیند همسر مجاب میشود که از او برای شرکت در این جلسات مشاوره درخواست شده است و وقتی مشاور با او صحبت کرده است، هنگامی که با مشاور روبهرو بشود احساس نمیکند فضا یک طرفه است.
گاهی دلیل وخامت رابطه مربوط به یکی از همسران است. یعنی خیلی از اوقات هر دوطرف به یک اندازه در بروز مشکلات سهیم نیستند و نقش یکی بیشتر از آن یکی است. اما میبینیم که هر دو مسبب شکلگیری الگوهای تعاملی مخربی هستند که از کنترل خارج شدهاند. بنابراین اینجا زوجدرمانگر و نوع عمل او بسیار مهم است.
چقدر امکان دارد شخصی با حضور در یک مشاوره فردی به مشکلات زندگی زناشویی خود کمک کند؟
اکثر مشکلاتی که افراد طی آن به مشاور مراجعه و در درمان فردی به آن اشاره میکنند به نحوی به رابطه زوجی آنها مربوط است. پژوهشهای زیادی وجود دارد که از ارتباط مشاوره فردی با مسائل و مشکلات زوجی میگوید. پژوهشگری به نام «آرن گارمن» میگوی که درمان درمانجویانی که مسائل ارتباطی خود را در مشاوره فردی به زبان میآورند یکی از اصلیترین پیشبینیکنندههای اختلاف و تعارض است.
درواقع درمانگران فردی که یک طرفه به قاضی میروند و فقط نیمی از داستان را میشوند، همزمان که درمان پیش میرود مشتری روایتهای ناقص درمانجو میشوند. با درمانجویی که در محاصره تلقین دیگران است همدلی میکنند و از آنها میخواهند غول را به تنهایی به داخل چراغ برگردانند و به زندگی خود ادامه بدهند. حتی اگر این روش موفقیتامیز هم باشد، درمانگر به ندرت غول چراغ را میبیند و این فرمول باعث ایجاد رابطه پایدار فرد با زوج خود و ارتقای سلامت درمانجو نمیشود.
بنابراین باید بگوییم که اکثر مشکلات فردی در یک رابطه دونفره خودش را نشان میدهد. بدون تردید رابطه دونفره بر سلامت جسم و روان ما تاثیرگذار است. افسردگیها، اضطرابها، شاید وسواسها، تنشهای عصبی و… ممکن است ریشه در رابطه زوجین با هم داشته باشد.
پژوهشهای متعددی بارها نشان داده است که رابطه با کیفیت بین زوجین نه تنها پیشبینی کننده سلامت است بلکه التیام بیماری و عمر بیشتر را نوید میدهد.
درطول سالها زوجدرمانی بارها شنیدهام که دانشجویان گفتهاند زوجدرمانی دلهرهآور است که البته پربیراه هم نیست. هیچ درمانگری دوست ندارد با دو اژدها روبهرو بشود که برای کشتن همدیگر از هیچ کاری دریغ نمیکنند. زوجدرمانی پرچالشترین و در عین حال رضایتبخشترین کار یک مشاور است. وقتی زوجی را میبینیم باید حواسمان باشد که زن و شوهر روبهروی ما تجربههای متفاوت درونی دارند و گاهی با هدفهای متفاوتی پیش مشاور آمدهاند. اگر مشاور بخواهد این رابطه را درمان کند، باید به چند سوال پاسخ بدهد. اینکه چهطور میخواهد یکتنه رابطه این زوج را تغییر بدهد، باید به حرف چه کسی در مشاجره آنها گوش داد، حق تایید و همدلی گرفتن برای کدام باید باشد و… اینها پرسشهای اساسی هستند و یک زوجدرمانگر باید بر آنها تسلط داشته باشد.
هیچ چیزی در درمان لذتبخشتر از این نیست که ببینیم زن و شوهر دوباره یکدیگر را پیدا کردهاند. چه پاداشی بهتر از اینکه حالا فرزندان این زوجین هم خوشحال هستند و بار دیگر والدین خود را کنار یکدیگر و بدون دعوا و منازعه میبینند. اینها همه محقق میشود اگر زوجدرمانی به نحو احسن آموزش داده شده و اجرا بشود.
انتهای پیام/