محضر محترم حجت الاسلام والمسلمین سید*_علی محمد بزرگواری_ * دامه برکاته
عرض ادب و احترام از طرف خودم اصالتاً و سایر جوانان حوزه کهگیلویه ی بزرگ نیابتاً؛ خدمتتان معروض می دارم و در خصوص اتفاقات اخیر ناشی از ناامنی ها ؛ قانون شکنی ها و نابهنجاری های رخ داده در شهرستان کهگیلویه، مطالبی چند را به سمع و نظر حضرتعالی برسانم؛
از آنجا که حضرتعالی در دوره ی هشتم و نهم، ردای خدمت در قوه ی مقننه را به تن داشته اید و همچنین به عنوان یک پیشکسوت فرهنگی و مجاهد فی سبیل الله؛ از دوران دفاع مقدس تا دفاع از حرم ائمه ی شریف در نبرد با شریرترین و شقی ترین افراد در تاریخ معاصر؛ چهره ای شناخته شده و پاکدست و بی ریا هستید؛ صادقانه پوزش میطلبم و عذر تقصیر بنده را پذیرا باشید که جسارت به خود و قلمم می دهم تا کلامی چند را به شما یاد آور بشوم.
جناب حجت الاسلام بزرگواری: شما وقتی بعداز سی سال مجاهدت در راه آموزش فرزندان محروم کهگیلویه ی بزرگ؛ پای در مسیر پرتلاطم نمایندگی و تقیین و نظارت بر اجرای قوانین گذاشتید و سپس به دنیا و مافیها پشت پا زدید و لباس رزم به تن کرده و در جبهه های محور مقاومت و در مکتب شهید سلیمانی هم در بخش نبرد مسلحانه و هم آموزش فرهنگی نیروهای محور مقاومت، مداومت به خرج دادید و جان شریف تان را تحفه ای برای وصال به پروردگار یکتا گذاشتید؛ بیشتر از پیش به خلوص نیت و بزرگی روح و اخلاص تان پی بردیم و شما را الگوی برخی از جوانان و نوجوانان جامعه یافتیم. در این میان اما هر از گاهی در انتخابهایتان در عرصه ی سیاست و حمایت از مردم دچار تناقض هایی شده اید که با گذشت زمان و پرس و جوها و تحلیل ها جوابی برای این پارادوکس ها و تناقض ها نیافتیم.
از آنجا که شما را با صراحت در لهجه و بیان و رک گویی شهره ی عوام و خواص می دانیم _که البته نظر اکثریت اجتماع بر این امر میباشد_ قطعا انتظار از حضرتعالی؛؛ بسیار سنگین تر شده و انتظار میرود تا در بسیاری از امور سنجدیده تر و دور اندیش تر؛ تصمیم گیری و حتی عمل نمائید که متاسفانه گاهی در پاره ای از امور؛ آنچه می نمائید نبوده اید وبه عبارت دیگر سنجش رفتاری شما در پاره ای از رفتارهایتان؛ از آرمانهای یک فرهنگی و از ایده آل های یک رزمنده و از سطح تراز یک قانون گذار بسیار دورتر رفته اید و گاهی افراط و گآهی تفریط به خرج داده اید که این نوسان رفتاری شما به عنوان الگو؛ خسارات و صدماتی به جامعه ی مریدان حضرتتان وارد کرده است.
جناب آقای _*بزرگواری*_ ؛ در جهت گیری های اخیرتان نسبت به مواضع حجت الاسلام ابراهیم رئیسی ؛ با آنکه انتقاد و نقد در جامعه آزاد میباشد؛ ولی حضرتتان برای دفاع از آقای محسن رضایی ؛ هزینه ی بسیار بالایی از پتانسیل نیروهای انقلابی و جوانان مان را سوخت کردید و با انکه بهتر از شخص دیگری به پیروزی آقای رئیسی واقف بودید اما به دلایلی نامعلوم با انشقاق میان جبهه ی اصولگرائی؛ تلاش کردید تا با خود محوری وعدم استفاده از مشورت دوستانِ انقلابی؛ به میل خویش قدم بردارید و خسارات جبران ناپذیری را به نیروهای ولایتمدار شهرستان تحمیل کنید و حتی بعد از استقرار دولت انقلابی؛ با انتشار توئیت های مختلف به انتقاد از تیم اقتصادی دولت پرداختید و حتی بعد انتصاب آقای رضایی در تیم اقتصادی دولت؛ بازهم به حملات خویش ادامه داده و عملا خود را سردرگم نشان دادید. هنوز فیلم های نشست شما و آقای هاشمی پور و سایر عزیزان در فضای مجازی دست به دست ۶میچرخد و دوستداران شما مات و متحیر از چنین رفتارهایی؛ هیچ جواب قانع کننده ای از شما دریافت نکرده اند. اینجا قصد واکاوی رفتار شما را در سایر موارد ندارم و میخواهم در موضوع نابهنجاری ها و وضع موجود کهگیلویه ی بزرگ درباره ی قتل ها و خشونت ها و اسلحه های غیر مجاز چند سطری را نیز خدمتتان عارض شوم.
در حوادث اخیر که استان را تحت الشعاع قرار داده اند؛ شاهد انتشار مطالبی از سوی جنابعالی هستیم که خوشبختانه پیشرفت خوبی هم در گرافیک و هم در نشر عقاید خویش داشته اید و با نام دفتر نشر آثار؛ عقاید و نظرات خود را با جامعه به اشتراک می گذارید. از آنجا که جامعه ی کهگیلویه ی بزرگ در یک قرن اخیر دچار دگردیسی سریع و فرآیند پوست اندازی شده است و جامعه ی ما از سنت به مدرنیته تغییر فرم داده است؛ اما گاهی نیز شاهد تداخل سنت ها با مدرنیته شده ایم که در این گذار شخصیت های تاثیر گذار و الگوهای انسانی نتوانسته اند در این مرحله ی گذار تاثیر گذاری خویش را به منصه ظهور برساند و این مهم؛ باعث عقب ماندگی و در هم تنیدگی شده است که معضلاتی را به وجود آورده است. حفظ خرده فرهنگ ها و آداب و سنن و عدم تطابق این خرده فرهنگ ها با مدرنیته؛ کلاف پیچیده ی نابهنجاری ها را بیشتر گره زده و شماها به عنوان الگو؛ قانون گذار و معلم نتوانستید این معادلات را حل کنید یا راهی برای تطابق آنها ارائه بدهید و به ناچار این بی نظمی را در فرهنگ مدرنیته پذیرفتید و جامعه نیز پا به پای شما وارد این معادله ی مجهول شد. به طور مثال به عنوان یک آموزگار و قانون گذار؛ بحث تیراندازی و وجود اسلحه را نتوانستید در شتاب سریع گذار از زندگی سنتی به صنعتی حل کنید و امروز درجامعه ی نوین که قوائد عروسی ها و سوگواری ها تغییر کرده اند اما معضل اسلحه و تیراندازی مانند دُملی چرکین ، یکی از چندین معضلات تلفیق دو سبک سنت و مدرنیسم شده است. ما از نیاکانی عشایری و پدرانی روستایی به فرزندانی شهرنشین سوق داده شدیم اما در این تفاوت میان نسلی، شما نتوانستید نقش خود را به خوبی اجرا کنید و عدم اجرای وظایف شما به عنوان الگو؛ معلم و قانون گذار؛ خساراتی را به جامعه وارد کرده است که هیچ توضیحی که ندارید بلکه مسولیت خود را نمی پذیرید.
جناب آقای _*بزرگواری*_؛ در مسئله ی اخیر که قلب آحاد جامعه ی کهگیلویه بزرگ را به درد آورد و بعد از اجرای قانون شاهد قتل دیگری نیز بودیم؛ انتظار از حضرتعالی ؛ آنچه شما از خود نشان دادید نبود؛ زیرا در طول تاریخ و گذشت زمان، آیندگان مارا به قضاوت خواهند نشست. وقت برای انتقاد بسیار است اما در کمال حیرت شاهد گفتار و رفتار و نوشتارهایی از جانب شما بودیم که باعث حیرت مان گردید!! آنجا که شما به جای ارائه ی راهکار و بیان تجربیات گرانبهایتان به مسوولان استان جهت جلوگیری از حوادث بدتر و عدم ایجاد بحران؛ با حمله به یکی از معاونین استاندار؛ موجبات آغاز تشنج در جامعه و خصوصا در رسانه ها را فراهم آوردید. از شما که از سلاله ی سادات جلیل القدر و از روحانیون بزرگ منطقه میباشید و از لحاظ طیفی و طایفه ای عقبه ای مهم و بزرگ را باخود دارید انتظارات بیشتر بلکه مهم تری میرود تا به عنوان یک سید معمّم و معلم و مجاهد؛ تجارب خویش را به عنوان راهکار بیان کنید و با تماس های حضوری و تلفنی یاریگر مجریان قانون در برگزاری یک مراسم عزاداری باشید نه این که با ارسال توئیت و انتشار پیام، شورای تامین و فرماندار شهرستان را مقصر جلوه بدهید و راه را برای آغاز برخی کج فهمی های دیگران از ضعف ها و مُفّرها باز کنید.. قطعا در دوره ی مدیریت هر مسئولی ضعف هایی وجود دارد و بالاترین پشتوانه؛ در اختیار گذاشتن تجارب شما بزرگان سیاسی و آگاهی بخشی به جامعه است نه اینکه در اوج دردها و رنج ها نمک به زخم جامعه و مردم بپاشید. در موضوع روستای برج علیشیر شما با درج دو مطلب و حمله به معاون استاندار و فرماندار کهگیلویه و شورای تامین؛ به نوعی به هنجارشکنان فرصت دادید تا راه هایی برای توجیه بیابند و برخی ها سخنان شما را فصل الخطاب قرار بدهند و آنچه برداشت قشری از جامعه شد تسویه حساب های سیاسی باشد.
در زمان نمایندگی شما هم شاهد بروز حوادث کاملا مشابهی در بهمئی گرمسیر و در همین روستای برج علیشیر و در دهدشت نزاع دسته جمعی منجر به قتل بودیم ؛ در آن سالها هم رسانه ای وجود نداشت و هم کسی این نزاع ها را محل تسویه حساب سیاسی قرار نداد. آیا در آن درگیری های خونین در بهمئی هم نماینده ی وقت که شما بودید و فرماندار وقت و مجموعه ی زیر دست مقصر بودند؟ آیا بعد از آن اتفاقات نباید شما به عنوان ارشدترین مقام یک تغییر بنیادین را آغاز می کردید و با رویکردی فرهنگی؛ شروع به فرهنگ سازی میکردید تا ریشه ی اینگونه نزاع های خونین ریشه کن شود؟ آقای بزرگواری اینک جامعه نیاز به کار فرهنگی دارد نه تسویه حساب.. این روزها وظیفه ی شما و سایر بزرگان سیاسی و متنفذان قومیت ها ، حضور در منطقه و نشست با سران طوایف و فرهنگ سازی است نه نشستن در کنجی و صدور بیانیه و نوشتن توئیت و دادن پیام…
به میدان بیائید و با یاری معتمدان محلی و تجربه ی مجاهدت و معلمی و قانون گذاریتان؛ فرهنگی نو بنا کنید. شما سید جلیل القدر باید اکنون طلایه دار صلح خواهی باشید نه منتقد ضعف فلانی ها و بهمانی ها.. جامعه شما را شفاف و آگاه می دانند و قابل احترام. پس به میدان رایزنی و رو زنی وارد شوید و با عقبه ی عظیم سادات و تجربه و استعانت از خداوند و معتمدان ؛ ریشه ی این آشوب ها را بخشکانید.شما با ایل بزرگی که دارید و با کمک نیروهای امنیتی و خیّران و نماینده گان فعلی و سابق و اسبق تر؛ پا جای پای بزرگان مصالحه در اقوام بگذارید و با همکاری نهادهای فرهنگی و ارگانهای مرتبط؛کمک کنید تا آرامش به جامعه برگردد. وقت برای تسویه حساب های سیاسی و سرزنش کردن و … اصلا مناسب نیست بلکه در آینده میتوان هرچه دلتان خواست انجام بدهید.شما باید در نوع نگاه و بیان و انتخاب واژه گان وسواس به خرج بدهید مبادا کمترین منفذی برای کسی باز بماند و بخواهد این مجراها را راهی برای نفاق و تنش قرار دهد.
اکنون وقت آن است تا دست تمام آنانی که میتوانند برای صلحی پایدار در میدان باشند در دست هم قرار بگیرد ، جمع شوند، فرهنگ سازی کنند و برای صلح و سازش قومیت ها در کنار هم قرار بگیرند تا مردم آواره نشوند و زندگی ها بر باد نرود.
در حوزه ی قلم و رسانه باید با رعایت حق الناس و حق الله؛ قلم بزنید و میدان داری کنید. شما را به عنوان معلم و مجاهد دعوت می کنیم تا با تکیه بر پتانسیل سابقه ی قانون گذاری و پشتوانه ی افتخار بزرگ سادات، صلابت و شهامت؛ صدق در گفتار و درستی در کردار و در نهایت داشتن پشتوانه ی مردمی؛ در میدان کهگیلویه حضور پیدا کنید و با تمامی دوستان و خیرین و نخبگان و معتمدان و متنفذین و مسوولان؛ نقطه ی پایانی باشید بر این همه آلام و درد و آواره گی.
یعقوب درویشیان