به گزارش پایگاه اطلاع رسانی خبر دیشموک؛ روایت روز: نیمه شرقی ایران طی یک ماه اخیر روزهای ملتهبی را پشت سر گذاشته است. به توالی رخدادهای اخیر توجه کنید:
- شهادت مامور ناجا در جریان درگیری با اشرار منطقه شرقی (شامگاه ۳ فروردین)
- ترور سه طلبه در حرم امام رضا از سوی یک تبعه افغانستانی (۱۶ فروردین)،
- بازداشت ۳ عضو موساد در شرق کشور توسط وزارت اطلاعات (۳۱ فروردین)
- حمله به ماشین فرمانده تیپ نیروهای مخصوص ۱۱۰ سلمان فارسی؛ در این حمله «محمود آبسالان» (فرزند سردار آبسالان – جانشین سپاه سیستان و بلوچستان) به شهادت رسید. (۳ اردیبهشت)
همزمان در همسایه شرقی نیز اوضاع امنیتی وخیم است. در مجموع شش حمله تروریستی در بازه زمانی چهار روزه (۳۰ فروردین – ۲ اردیبهشت) در افغانستان به ثبت رسیده است.
امّا علّت چیست؟
جنگ اوکراین و تحریم روسیه به عنوان کشور اصلی اتحادیه اقتصادی اوراسیا (EAEU) فرصتی بینظیر برای ایران به وجود آورده که چندان به مذاق واشنگتن خوش نیامده است.
این اتحادیه اقتصادی اوراسیا شامل پنج کشور روسیه، بلاروس، قزاقستان، قرقیزستان و ارمنستان است که وسعت سرزمینی آن، از اتحادیه اروپا تا دروازههای چین را شامل میشود.
وسعت مجموع ۵ کشور عضو اتحادیه اقتصادی اوراسیا (EAEU)
اتحادیه اقتصادی اوراسیا (EAEU) ۲۰ درصد تولید گاز و ۱۵ درصد تولید نفت جهان را داراست و جمعیت آن به ۱۸۵ میلیون نفر میرسد. این اتحادیه یکی از شرکای اصلی تجاری هندوستان به عنوان ابرقدرت آینده اقتصاد جهان است.
امّا «عدم دسترسی مستقیم» یکی از نقاط ضعف تجارت هند و جمهوریهای استقلال یافته از شوروی است. ممنوعیت ورود کشتیهای روس به بنادر اروپا نیز مزید بر علت شده است.
پیشروی ارتش روسیه در اوکراین | منبع: BBC
از طرفی در صورت اتصال سرزمینی روسیه به منطقه ترانسنیستریا (Transnistria) مولداوی احتمال بسته شدن دائمی تنگه داردانل میان دریای سیاه و مدیترانه توسط ترکیه (ناتو) وجود دارد که با این رخداد عملاً اتحادیه اوراسیا محصور در خشکی خواهد شد.
یکی از اهداف تحریمهای بلوک غرب، کریدورهای ارتباطی منتهی به روسیه است. دویچه وله (DW) آلمان گزارش داد که بعد از تحریمهای آمریکا و اتحادیه اروپا تردد کشتیها در دریای بالتیک تا ۶۵ درصد کمتر شده است. یک سوم واردات و صادرات دریایی روسیه از طریق بندر سنت پترزبورگ در دریای بالتیک انجام میشد.
ترانسنیستریا (Transnistria) از سال ۱۹۹۱ تحت کنترل روسیه است
این فرصتی بینظیر برای جمهوری اسلامی است. ایران میتواند به دروازه جنوبی اتحادیه اوراسیا برای اتصال به آبهای گرم نیمکره جنوبی جهان تبدیل کند. زیرا ایران تنها حلقه اتصال بیواسطه اتحادیه اوراسیا به اقیانوس هند و شیخ نشینان خلیج فارس است.
مدیرعامل کشتیرانی دریای خزر نیز در این باره گفته با توجه به شرایط ایجاد شده برای روسیه، هند به دنبال استفاده از کریدور جنوب – شمال از مسیر ایران (بندر عباس و چابهار) است.
کریدور حمل ونقل بینالمللی شمال – جنوب (INSTC) دارای سه بال است:
- بال غربی: بمبئی (هند) – ایران – آستارا (آذربایجان) – روسیه
- مسیر میانی: بمبئی (هند) – ایران – دریای خزر – آکتائو (قزاقستان) یا روسیه
- بال شرقی: بمبئی (هند) – ایران – کشورهای آسیای مرکزی – روسیه
مقایسه بال میانی INSTC (خط چین و قرمز) و مسیر سنتی کانال سوئز (نارنجی)
این کریدور به ۲ دلیل دارای مزیت راهبردی برای ایران است:
- ظرفیت عبور۲۰ تا ۳۰ میلیون تن کالا به آسیای مرکزی، روسیه، قفقاز و شمال اروپا
- تحریک چین برای تسریع عملیاتی کردن بخش ایران جاده ابریشم
کاپیتان «تفتی» مدیرعامل کشتیرانی دریای خزر در این رابطه گفته با توجه به مسائلی که در دریای سیاه پیش آمده، در حال حاضر بهترین مسیر برای ترانزیت کالا به روسیه مسیر ایران است.
امّا دستانی در پس پرده بدنیال ایجاد جبههای جدید برای ایران در مرزهای شرقی است.
این اقدام از ۳ منظر قابل تحلیل است:
اولاً؛ شرق ایران محل ورود کریدور «شمال – جنوب» هند و «یک کمربند – یک جاده» چین است. این امر باعث رقابت دو ابرقدرت آینده اقتصاد جهان بر سر بهرهبرداری از موقعیت استراتژیک ایران جهت ترانزیت کالا و سرمایهگذاری در بنادر کشورمان خواهد شد.
پروژه یک کمربند یک جاده چین
جاده ابریشم جدید پروژه قرن ۲۱ است و هزینه اجرایی شدن آن رقمی بالغ بر ۳/۴ تریلیون دلار تخمین زده میشود. این کریدور قریب به ۶۰ کشور جهان را از غرب چین تا روتردام (بزرگترین بندر اروپا) متصل میکند و تهران حلقه وصل این کریدور شرق به غرب جهان خواهد شد.از طرفی میتوان گفت که مسیر عبوری از شمال دریای خزر برای چین بعد از جنگ اوکراین مسدود خواهد شد.
دستور کار نشست سران گروه هفت در انگلیس (خرداد ۱۴۰۰) نیز نحوه مقابله با ابرپروژه چین بود. وقایع اخیر شرق کشور و پروژه نفرت ۲ ملت از یکدیگر احتمالاً از نتایج نشست لندن است.
هدف نهایی نیز تحریک تهران است تا در واکنش به پروژه احتمالی آزار شیعیان در همسایه شرقی دست به اقدام قهری بزند. با درگیر شدن ایران در مرزهای شرقی لشکر فاطمیون مجبور به عقب نشینی از مجاورت بلندیهای جولان اشغالی در سوریه خواهد شد.
چنین رخدادی میتواند فرصت ایجاد شده برای ایران را در پازل سیاسی منطقه دچار چالش کند. ایران درگیر یک پرونده جدید منطقهای خواهد شد که هم هزینه سیاسی خواهد داشت و هم هزینه اقتصادی. و صدالبته مهمترین هزینهاش به چالش کشیدن امکان بهرهبرداری برای رفع تحریمهای ظالمانه از طریق فرصت پیش آمده است.
یادآوری این نکته لازم است که ایران تا کنون توانسته است با توجه به شرایط پیش آمده مهمترین تحریم خود را مرتفع کند و نفت خود را بفروشد و پول آن را وارد کشور کند. این اقدام نیز برای آمریکاییها چندان خوشایند نیست و عملا طرح آنها برای ایجاد خلل در این روند باز کردن جبهه درگیری جدیدی برای ایران در شرق کشور است که همزمان از دو شکاف ناسیونالیستی و مذهبی میتواند جرقه بخورد.
ثانیاً؛ پای بازیگر سومی نیز در میان است: عربستان سعودی.
یمنیها پس از عملیات سه مرحلهای موسوم به «کسر الحصار» در بازه زمانی ۲۰ اسفند تا ۵ فروردین، ضربهای بیسابقه به زیرساختهای حیاتی سعودی وارد کردند.
تأسیسات نفتی بزرگترین شرکت نفتی جهان در «جده»، تأسیسات حیاتی آبشیرینکن در «الشقیق» و نیروگاه برق «ظهران الجنوب» از جمله اهداف عملیات در پاسخ به محاصره غیر انسانی یمن و حملات هوایی از سوی ائتلاف سعودی بود.
به همین دلیل سعودی به دنبال تسویه حساب با تهران در مرزهای شرقی است. بالاخص اکنون که دولت عمران خان با تهدیدات آمریکا سقوط کرد و خاندان شریف در پاکستان توانستند کرسی نخست وزیری را مجدداً به دست آوردند.
«ابوالفضل ظهرهوند» سفیر پیشین ایران در افغانستان معتقد است: «شرایط به ضرر آمریکاییها و متعهدانش در منطقه و اروپا است. تحولات اوکراین موجب ایجاد خسارت در مرز با اروپا شده است و این قطعا بازی آمریکاییها بوده است. در منطقه نیز معادلات کاملا به نفع انصارالله و به ضرر آمریکا و عربستان رقم خورده است. از طرف دیگر نیز در افغانستان، آمریکاییها بعد از ۲۰ سال حضور با آن وضعیت خاک آن کشور را ترک کردند. خروج آمریکا از افغانستان تاکتیکی بود که ۸۰ میلیارد دلار سلاح انفرادی را دست نخورده در اختیار طالبان گذاشت و مابقی را یا از بین برد یا منتقل کرد.»
تاسیسات جده
این دیپلمات ارشد وزارت امور خارجه پیرامون تحولات همسایه شرقی نیز گفت: «مواضع آقای عمران خان، موید این بود که بیش از پیش پاکستان از کشور سرسپرده آمریکا، به کشوری که پرچم عزت بلند کرده است تبدیل شده است. این تحولات اساسی در مناسبات آمریکا با منطقه سابقه نداشته است. همین مسائل باعث شده که آمریکاییها متقابلا در همین چهارچوب جنگ روانی راه بیاندازند و مترصد این هستند که آخرین تلاش خود را برای تغییر نقشه ژئوپلوتیک منطقه یعنی تجزیه کشورهایی که به نوعی در مقابل آمریکا می ایستند، انجام دهند.»
«ظهرهوند» همچنین میگوید: در این چهارچوب اتفاقاتی که تا کنون در پاکستان و افغانستان افتاده است را با هم مرتبط میدانم. این اتفاق در راستای تلاشهای مزبوحانهای است که آمریکاییها و در راس آن آقای ویلیام برنز رئیس سی.آی. ای در منطقه در حال کلید زدن است. همچنین مشخص شده که ایران به برجام وابسته نیست و به همین دلیل آمریکا خود را در بن بست میبینند. بنابراین آمریکا در آخرین تلاشهای خود سعی میکند از هر طریقی به ایران ضربه وارد کند.
انتهای پیام/م:آ
- نویسنده : مالک آهنگ