اشک پاکبان‌های عزیز شهرمان سرازیر گردیده/زندگی آن‌ها زیر دوگانه‌های سیاسی له شده است
اشک پاکبان‌های عزیز شهرمان سرازیر گردیده/زندگی آن‌ها زیر دوگانه‌های سیاسی له شده است
آقای استاندار؛ شما روزگاری بر مسند فرمانداری شهرستان گچساران بودید، اینها درد شهروندان شریف و کارگر شهرداری شهر دوگنبدان است که نیک می‌دانم سخت با شنیدن وصفش دل آزرده هستید و بیشتر از هر فرد مسئولی قلبتان برای ترمیم زخم بر دل رنجدیده اشان می تپد

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی خبر دیشموک؛ نرگس احمدپور فعال حوزه اجتماعی در شهرستان گچساران در نامه‌ای به سید علی احمدزاده استاندار کهگیلویه و بویراحمد چنین آورده است: نامه را بی هیچ مقدمه ای و بنا به وظیفه انسانی در دفاع از حق و حقوق قشر آسیب پذیر پاکبانان شهرم گچساران می‌نویسم شاید کسی فریادشان را بشنود.

آقای استاندار:

از آنجا که شمارا از سالهای دور می‌شناسم و همواره پیگیر فعالیت‌ها و سوابق فعالیتی شما در عرصه اجتماعی و سیاسی در گذشته تا حال هستم انتظار دارم قلم و مرقومه مرا به عنوان یک فعال اجتماعی یک نویسنده یا یک خبرنگار با سابقه ۱۵ سال فعالیت خبری ببینید و بخوانید.

آقای استاندار:

من فرزند یک پاکبان هستم

خواهر یک پاکبان

همسریک پاکبان

و در نهایت مادر  یک پاکبان هستم

زبان گویای حال زار کارگرانی سختکوش که هفته ها چشم امید برای دیدن  روزنه ای جهت دریافت حقوق و مزایای عقب افتاده که دارند، همان قدر ساده و بی ریا، همان قدر دور از دو روئی های اجتماعی و دوگانه های سیاسی که زندگی این خوبان را تحت الشعاع قرار داده است.

آقای استاندار:

آیا تا این ساعت تجربه درک شرم یک فرد شریف که صورتی آفتاب خورده و دستانی پیرتر از سن و سال خودش را داشته اید؟

آیا در تمام سالهای خدمت شرافمندانه خود، شرافتتان برای دریافت حقوق عقب افتاده نزد کاسب محله، زن و فرزند و تک تک افرادی که ضامن گذران روزهای سخت زندگی تان شده اند لکه دار شده است؟.

برای خرید نان بله همین نان ساده به نانوای محله بدهکار هستید؟.

چند ماه بدون حقوق به خانه بروید زن و فرزندان شما به چشم یک پدر مقتدر وجودتان را تاب می آوردند؟.

آیا پشت درهای بیمارستان جلیل، وقتی فرزندت دچار کروناست و دستانت خالی، مجبور به التماس و رو زدن به تک تک کسبه های یک شهر شده اید؟.

در خانه فرزندی دارید که بخاطر شرایط سخت دچار لکنت زبان شده و گفتار درمانی شرط حضورش بر سرکلاس درس باشد و شما شرمنده پرداخت هزینه یک میلیونی جلسات گفتار درمانی باشید؟.

اصلا آقای استاندار شما سر به زیری دختر جوان نجیب و محجبه که بخاطر چند تکه نوشت افزار بی ارزش که البته در این دوره که با شتاب اثرات تحریم و نرخ نجومی باید گفت بی ارزش شدن برای دریافت نوشت افزار بی ارزش،که عجیب باارزش شده است را از نزدیک دیده اید؟.

درد نهفته در چشمان یک پاکبان که برای دریافت نوشت افزار دست فرزندان یتیم برادرش را گرفته و التماس میکند خانم بخدا اینها از بچه های خودم واجبتر هستند را لمس کرده اید؟.

متعجب نشوید؛ اینها درد پاکبانان شهرستان گچساران است.

اینها رنج تک تک کارگرانی است که امید به سخنان و گفتمان ارزشی و عمل انقلابی بسته اند.

شما روزگاری بر مسند فرمانداری شهرستان گچساران بودید، اینها درد شهروندان شریف و کارگر شهرداری شهر دوگنبدان است که نیک می‌دانم سخت با شنیدن وصفش دل آزرده هستید و بیشتر از هر فرد مسئولی قلبتان برای ترمیم زخم بر دل رنجدیده اشان می تپد.

برادر ارزشی و انقلابی و متدین من آقای استاندار:

من با تجربه سالها فعالیت اجتماعی و نیکوکاری باید اعتراف کنم هیچ سالی چنان امسال و هیچ قشری چنان قشر پاکبان قلب و روح مرا جریحه دار نکرده است.

امید آن دارم با توجه به تمامی اتفاقاتی که بر سر این شهر و تصمیمات قانونی اش برای انتخاب سرپرست و شهردار آمده و بطول انجامیده بعنوان یک برادر انقلابی و دست توانمند یک خادم به انقلاب و مردم و ارزشهای انقلابی صدای فریاد و درخواست رسیدگی این قشر را بشنوید و برای حل مشکلاتشان چاره ای تدبیر کنید.

آقای استاندار کاسه صبر به سرآمده و اشک پاکبانهای شهرمان سرازیر شده است تدبیری بیندیشید.

انتهای پیام/م:آ

  • نویسنده : مالک آهنگ